لطفاله نبوی؛ نیما احمدی؛ سید محمدعلی حجتی
دوره 3، شماره 5 ، فروردین 1392، ، صفحه 99-118
چکیده
بیزگرایان بر این باورند که راهحلی برای مسئلة تعیین منطق حاکم بر شواهد در اختیار دارند؛ این مسئله از اهمیت ویژهای در فلسفة علم برخوردار است، چراکه درنهایت آنچه موجب تمایز افسانه و علم از هم میشود این است که ما گواه خوبی برای محتوا و مضمون علم داریم. ایدۀ اصلی مشترک در نسخههای گوناگون نظریة تأیید بیزی، این است که باورها با اندازهای ...
بیشتر
بیزگرایان بر این باورند که راهحلی برای مسئلة تعیین منطق حاکم بر شواهد در اختیار دارند؛ این مسئله از اهمیت ویژهای در فلسفة علم برخوردار است، چراکه درنهایت آنچه موجب تمایز افسانه و علم از هم میشود این است که ما گواه خوبی برای محتوا و مضمون علم داریم. ایدۀ اصلی مشترک در نسخههای گوناگون نظریة تأیید بیزی، این است که باورها با اندازهای از احتمال تأیید میشوند و الحاق شاهد جدید، بهوسیلة شرطیسازی و با استفاده از قاعدة بیز صورت میپذیرد. بیزگرایان همگی بر این باورند که رویکردهای کیفی در مورد نظریة تأیید، ناامیدکنندهاند و یک رویکرد مناسب در روشی که شاهد از فرضیهها و نظریهها پشتیبانی میکند، باید کمّی باشد؛ که رویکرد کمّی، مستلزم استفاده از اصول حساب احتمالات است. هدف از این مقاله، بررسی چالشهای نظریة تأیید بهوسیلة رویکرد استاندارد بیزی است.